فردی که در حق او ظلم شده، مانند آقایی که همسر خود را در حال زنا مشاهده کرده، یا خانمی که به او تجاوز شده، ولی 4 شاهد ندارند، می توانند حق از دست رفته‌ی خود را بازهم طلب کنند زیرا گرچه شاهد ندارند ولی یقین و علم قاضی کفایت می کند و می توان از این طریق، حق خود را استیفاء کرد .

از جمله احکامی که در دین اسلام تشریع شده این است که برای زنا باید چهار فرد به عنوان شاهد، بر این امر شهادت دهند، در غیر اینصورت حد قذف (80 ضربه شلاق) بر شاهدین اگر کمتر از 4 شاهد باشند جاری می شود. این حکم دستاویز افرادی قرار گرفته و گفته اند اگر اینطور باشد، پس فردی که به او ظلم شده و 4 شاهد هم ندارد چه کار باید انجام دهد؟
در پاسخ و به عنوان مقدمه باید گفت یکی از ثمرات 4 شاهد برای اثبات زنا، حفظ شخصیت افراد، جلوگیری از تهمت و بالا بردن حسن ظن به افراد در جامعه است، بصورتی که اگر در مورد این عمل قبیح، این مقدار سختگیری نمی شد، ناموس مردم در دست هوسرانان ملعبه می گرديد و به راحتی به یکدیگر، تهمت ناموسی می زدند؛ اين حكم سخت و تازيانه خوردن، برای محفوظ ماندن آبرو و نواميس مردم است.
اما در صورتی که فردی مظلوم واقع شده است، دو حالت می توان در نظر گرفت:
1ـ در صورتی که آقایی زنای همسر خود را مشاهده کرده است ولی 4 شاهد ندارد، خداوند در قرآن در سوره‌ی نورآیات 6 تا 10، حد قذف را از شوهر ـ در صورت مشاهده‌ی زنای همسر ـ استثناء می کند ولی درعوض شوهر باید چهاردفعه قسم بخورد: «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ [نور/6] و كسانى كه به همسران خود نسبت زنا مى‏ دهند و جز خودشان گواهانى [ديگر] ندارند هر يك از آنان [بايد] چهار بار به خدا سوگند ياد كند كه او قطعا از راستگويان است.»
2ـ در مورد خانمی که مورد ظلم و یا تجاوز واقع می شود و 4 شاهد هم ندارد، یکی از اموری که امروزه مورد پذیرش محاکم قضایی واقع می شود علم قاضی است و قاضی حتی بدون شاهد، در صورتی که علم او تبدیل به یقین شود می تواند به علم خود عمل کند؛ البته علم قاضی باید مستند و مدرک داشته باشد(مثل حکم پزشکی قانونی).  بنابر این، اگر علم قاضی به مرحله يقين و قطع برسد يا ظن نزديك به علم باشد، مورد قبول است و بر اساس آن، حکم صادر می کند و قابل ترديد در دادگاه بالاتر نيست، زيرا حجيت و اعتبار يقين، ذاتی است. 
نتیجه:
دين مبين اسلام به عنوان كامل ترين دين، شيوه هايی براي تعيين مجازات و روش اثبات جرائم برگزيده است كه حداكثر تأثير را در نجات فرد و جامعه از آلايش به گناه و جرم دارا است؛ لذا بن بستی وجود ندارد و کسی که در حق او ظلم شده است ـ ولو شاهد ندارد ـ می تواند از روش هایی که در قانون و شرع، مقرر شده است، حق خود را بگیرد.