همانطور که در نوشتاری تحت عنوان ارکان عقد بیع ذکر شد ارکان اصلی بیع عبارت‌اند از ، ایجاب و قبول ، مال فروخته شده ، وجهی که باید پرداخت شود و فروشنده و خریدار . ایجاب و قبول گاهی به صورت لفظی بیان می‌ شوند و گاهی به صورت فعلی ، که به آن معاطات می‌ گوییم . یعنی فروشنده کالا را به خریدار تحویل داده و وجه را از او می‌ گیرد بدون آن که کلمه یا جمله ی خاصی به زبان بیاورد.

این موضوع می تواند بحث های زیادی را در عالم حقوق در پی داشته باشد . به همین خاطر ما در این مقاله ابتدا به بررسی مفهوم معاطات پرداخته و سپس به این موضوع در قانون مدنی خواهیم نگریست .

تعریف بیع معاطات

امروزه جهت انعقاد عقود راه‌ های مختلفی به کار گرفته می‌ شود. در حقیقت این موضوع که لفظ ، در به وجود آمدن عقود طریقیت دارد نه موضوعیت ، امری پذیرفته شده است . طریقیت داشتن ، یعنی آن امر یکی از راه‌ های انعقاد عقد است و شرط صحت آن نیست ؛ اما موضوعیت داشتن یعنی نبود آن در بی‌ اعتباری عقد موثر است .

پس لفظ در به وجود آمدن عقود شرط صحت نیست و نبود آن باعث بی‌ اعتباری عقد نمی‌ شود . برای اطلاع بیشتر از مفهوم طریقیت و موضوعیت داشتن به مقاله طریقیت و موضوعیت یعنی چه مراجعه کنید .

بیع معاطات در لغت به معنی داد و ستد و در اصطلاح فقهی به معنی معامله‌ ای است که تشریفات خاص معامله در آن نباشد . به عبارت دیگر ، به زبان آوردن این جمله از جانب فروشنده که مبیع (مال مورد معامله) را به ثمن (مبلغ) مشخص به خریدار می‌ فروشم و به زبان آوردن قبول از طرف خریدار شرط صحت معامله نیست ؛ بلکه انجام عملی که درعرف نشان‌ دهنده‌‍‌ ی قصد بیع و ایجاب و قبول است ، کافی است . مثل این که فروشنده مال مورد معامله را به خریدار بدهد و خریدار مبلغ را به فروشنده تحویل بدهد بدون آن که کلمه‌ ای بین آنها رد و بدل شود .

معاطات در زندگی روزمره و خرید و فروشی که ما روزانه برای برطرف کردن احتیاجات خود انجام ‌می دهیم کاربرد بسیاری دارد . وقتی از سوپرمارکت خرید می‌ کنیم ، صحبتی از انعقاد عقد بیع به میان نمی‌ آید . ما کالای مورد نیاز خود را دریافت کرده و وجه آن را به فروشنده می‌ پردازیم .

بیع معاطات در قانون مدنی

قانون مدنی به طور مستقیم از بیع معاطاتی اسم نبرده است و تنها در چند ماده به این مفهوم اشاره کرده است. به عنوان مثال بر طبق ماده 339 قانون مدنی : ” پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و قیمت آن ، عقد بیع به ایجاب و قبول واقع می‌ گردد . ممکن است بیع به داد و ستد نیز واقع گردد ” . قسمت آخر ماده به موضوع معاطات اشاره می‌ کند. داد و ستد و قبض و اقباض یعنی دادن و گرفتن . یعنی همان که فروشنده مال را به خریدار بدهد و مبلغ آن را بگیرد. این همان عملی است که در تعریف عقد معاطاتی بیان می‌ شود .

در ماده 193 بیان شده است که : ” انشای معامله ممکن است به وسیله‌ ی عملی که مبین قصد و رضا باشد مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگرد در مواردی که قانون استثناء کرده باشد . ” قانونگذار در مواردی به علت حساسیتی که نسبت به عقد خاصی وجود دارد ، تشریفات خاصی برای آن در نظر گرفته است . برای مثال عقد وقف و نکاح را به صورت معاطاتی مورد پذیرش قرار نداده است . ( در این باره می‌ توانید به مقاله‌ ی نکاح معاطاتی مراجعه کنید ) .

در ماده 194 نیز از “الفاظ” و “اشارات” و “اعمال” برای اعلام اراده نام برده است . همه‌ ی این موارد در کنار ماده 191 قانون مدنی که هر چیزی را که قرینه‌ ای باشد بر قصد به وجود آمدن ، صحیح دانسته ، نشان از پذیرش بیع معاطاتی در قانون مدنی ایران دارد .

قانونگذار در کنار پذیرش عقد معاطاتی ، هرگونه عملی را مورد پذیرش قرار نداده است و در این مورد شرطی را در نظر گرفته است . عمل انجام گرفته باید صراحتا نشان‌ دهنده‌ ی قصد طرفین برای انعقاد عقد باشد . درباره عقد بیع ، زمانی بیع منعقد می‌ شود که طرفین مال مورد معامله و مبلغ آن را رد و بدل می‌کنند. به طور کلی تشخیص این که عمل طرفین ، قصد آن‌ها را نشان می‌ دهد به عهده ی عرف است .

دیدگاه بگذارید

avatar
  Subscribe  
Notify of